۱۳۸۸ آذر ۲۸, شنبه

سخن حکیمانه

میدونید حکیمانه ترین سخنی که در روزهای اخیر شنیدم چی بود؟
"آزادی پوشیه مثل آزادی مینی ژوب است"
البته این حرف قضیه داره
داستانش اینه که توی دانشگاه الازهر مصر استعمال پوشیه (همون روبنده که قدیما خانوما تو تهرون خودمونم میزدن قبل از کشف حجاب) مجاز نمیباشد.
چند وقت پیش یه خانومی با پوشیه میره دانشگاه و شیخ الازهر از دانشگاه اخراجش میکنه
ایشون در جواب اعتراضات که بهشون گفتن حالا میذاشتی این یه نفرم بیاد، چی میشد مگه! جمله ی بالا رو فرمودن
.
.
.
به نظرم بهتر از این نمیشه که یه عالم مذهبی به این نتیجه برسه
چون این حرفو اگه روشنفکر جماعت بگه همه میگن که ای بابا این بی ریشه است
اما وقتی یه عالم که قطعاً دارای تعصب های مذهبی مخصوص به علما میباشد، همچین حرفی میزنه واقعاً شاهکاره
آخه ما دو جور جامعه داریم
جوامع دینی
در این جوامع اونایی که پوشش دینی حتی نوع تند رو دارن در پناه امنیت هستند و در حالت ایده ال محترم نیز هستند
اما کسی که ظاهر دینی ندارد از این موهبات برخوردار نیست
( بگذریم از یه کشور دنیا که استثناس و در اون افراد با ظواهر دینی امنیت دارند ولی محترم نیستند و افراد با ظواهر غیر دینی امنیت ندارند ولی محترم هستند)
جوامع دین ستیز
در این جوامع اونایی که پوشش دینی ندارند حتی از نوع تندرو این پوششها امنیت کامل دارند و محترم نیز هستند
ولی کسایی که پوشش دینی دارند هم امنیت ندارند و هم نا محترمند
اما در یک جامعه ی آزاد
اصلا اینگونه نیست
به قول شیخ هم باید مینی ژوب آزاد باشه و هم پوشیه
اصلاً اگه شما به یکیش آزادی بدی جامعه به سرعت میره به سمت یکی از دو جامعه ی خطرناک بالایی
آیا واقعا موهبتی برتر از آزادی به انسان داده شده است که اینگونه با آن مبارزه میکند؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر